۲۰ مطلب با موضوع «هدف» ثبت شده است

انتقاد و اصلاح

فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.

استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم.


شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد .

 استاد به او گفت: 

آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی ؟


شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند.

استاد به شاگرد گفت: 


همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه.


آری ما قدرت انتقاد و تخریبمان بیداد میکند ولی قدرت اصلاحمان...!!!؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

فلسفه مورچه

فلسفه مورچه


فلسفه مورچه دارای 4 قسمت است:


* اولین بخش آن این است:

"مورچه ها هرگز تسلیم نمی شوند"

فلسفه خوبی است، اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف شان کنید به دنبال راه دیگری می گردند . بالا می روند، پایین می روند، دور می زنند.

آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می دهند.

چه فلسفه کارآمدی ؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به مقصد مورد نظر می رساند دست نکش.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

بین‌المللی بودن

محمود سریع القلم:


اگر ما در حد ترکیه با جهان ارتباط داشتیم، تخصص را گرامی می‌داشتیم و به یک نفر، بیش از ده حکم اجرایی نمی‌دادیم.


اگر ارتباطات جدی بین‌المللی داشتیم، سریع آلودگی هوای تهران، ایمنی جاده‌ها، ترافیک شهری، نظام اداری و ده‌ها مورد را مجبور می‌شدیم حل‌وفصل کنیم.

اگر ارتباطات وسیع بین‌المللی داشتیم، نمی‌توانستیم نرخ دورقمی تورم را برای دهه‌ها حفظ کنیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

مشورت

روباهی از شتری پرسید:

عمق این رودخانه چقدر است؟

.

شتر جواب داد:

تا زانو

.

ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید ، آب از سرش هم گذشت!

.

روباه همانطور که در آب دست و پا می زد و غرق می شد به شتر گفت:

تو که گفتی تا زانووووو!

.

و شتر جواب داد: بله ، تا زانوی من ، نه زانوی تو!

.

هنگامی که از کسی مشورت می گیریم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم.

.

«لزوماً هر تجربه ای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست»

.

افلاطون می گوید :

اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ مى دﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ.

.

ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ.

ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ🌟🌟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حسن عبیات

موضوع پایان نامه


یک روز آفتابی، خرگوشی خارج از لانه خود به جدیت هرچه تمام در حال تایپ بود. در همین حین، یک روباه او را دید.

 روباه: خرگوش داری چیکار می کنی؟

 خرگوش: دارم پایان نامه می نویسم..

 روباه: جالبه، حالا موضوع پایان نامت چی هست؟ 

 خرگوش: من در مورد ایکه یک خرگوش چطور می تونه یک روباه رو بخوره، دارم مطلب می نویسم.

 روباه: احمقانه است، هر کسی می دونه که خرگوش ها، روباه نمی خورند.

 خرگوش: مطمئن باش که می تونند، من می تونم این رو بهت ثابت کنم، دنبال من بیا.

 خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتی خرگوش به تنهایی از لانه خارج شد و بشدت به نوشتن خود ادامه داد.

 در همین حال، گرگی از آنجا رد می شد.

 گرگ: خرگوش این چیه داری می نویسی؟

 خرگوش: من دارم روی پایان نامم که یک خرگوش چطور می تونه یک گرگ رو بخوره، کار می کنم.

 گرگ: تو که تصمیم نداری این مزخرفات رو چاپ کنی؟

 خرگوش: مساله ای نیست، می خواهی بهت ثابت کنم؟

 بعد گرگ و خرگوش وارد لانه خرگوش شدند.

 خرگوش پس از مدتی به تنهایی برگشت و به کار خود ادامه داد.

 در لانه خرگوش، در یک گوشه موها و استخوان های روباه و در گوشه ای دیگر موها و استخوان های گرگ ریخته بود .

 در گوشه دیگر لانه، شیر قوی هیکلی در حال تمیز کردن دهان خود بود.ـ

 نتیجه

هیچ مهم نیست که موضوع پایان نامه شما چه باشد

هیچ مهم نیست که شما اطلاعات بدرد بخوری در مورد پایان نامه تان داشته باشید

آن چیزی که مهم است این است که استاد راهنمای شما کیست؟!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

تمدن!!!


تمدن!!!


ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻳﻚ ﻛﻤﭙﺎﻧﯽ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﻳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺭﺥ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﺧﻮﺩ، ﺳﻴﻤﯽ ﺑﻪ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﻳﻚﻫﺰﺍﺭﻡ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻗﺮﻗﺮﻩﺍﯼ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻛﻤﭙﺎﻧﯽ ﺭﻗﻴﺒﺶ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﻛﻤﭙﺎﻧﯽ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻴﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺳﻴﻢ ﺑﻪ ﻓﻮﺍﺻﻞ ﻣﻨﻈﻢ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ !

ﺍﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎیی ﻛﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﺷﻜﻮﻩ ِ ﺗﻤﺪﻥ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊﻳﻚ ﺁﻥ ﺑﺮﻣﯽﺧﻴﺰﺩ، ﺩﭼﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩﺍﻧﺪﻳﺸﯽ ﻭ ﺳﻄﺤﯽﻧﮕﺮﯼﺍﻧﺪ .

ﺗﻤﺪﻥ، ﻳﮕﺎﻧﻪ ﻛﺎﻻﻳﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻧﻤﯽﭘﺬﻳﺮﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻳﻚ ﻣﻠﺖ « ﺗﻮﻟﻴﺪ» ﺷﻮﺩ .

ﺍگر ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻠﺖﻫﺎ ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﻣﺘﻤﺪﻥ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ، ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻣﺪﻝ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﯼ ژاپنی ﺑﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

سیستم معیوب


***سیستم معیوب😊😉


۱- در یک سیستم معیوب: سعی کنید «لال بودن» را تمرین کنید! این تمرین در میزان عزیز بودن شما بسیار موثر است.


۲- در یک سیستم معیوب: هیچگاه کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛ چون قطعا شاهد تبعیض خواهید بود.


۳- در یک سیستم معیوب: اگر مدیرتان ۳ یا ۴ ایراد دارد انتظار رفتنش را نکشید، چون قطعا نفر بعدی او ۴۳ ایراد دارد!


۴- در یک سیستم معیوب: می توانید با کارهای کم و کوچک، محبوبیت فراوانی به دست آورید؛ فقط کافی است «زبان» خود را تقویت کنید!


۵- در یک سیستم معیوب: ممکن است که هر چه بیشتر کار کنید، بیشتر خوار و خفیف باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

مولفه های هوش مدیریتی

مولفه های هوش مدیریتی:

MQ=IQ+EQ+PQ+PQ+SQ


هوش مدیریتی(MQ): به ما یادآور می‌شود برای موفقیت در زندگی شخصی و زندگی کاروکسب باید بتوانیم بر خودمان مدیریت قوی داشته باشیم و به عبارتی روی خودمان که ارزشمندترین دارایی‌مان است سرمایه‌گذاری کنیم، و برای این مهم، 5 هوش را با نگاه جامعیت‌نگری به‌کار گیریم تا با هم‌توان‌افزایی بین آنها انسانی موفق باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

صبر


نکته از یک کتاب ✔️


وقتی پدر پنجاه ساله ای از پسر پانزده ساله اش می خواهد دو سال دیگر صبر کند تا صاحب اتومبیلی برای خودش شود، این فاصله 730 روزه فقط 4 درصد عمر پدر را تشکیل می دهد اما این دو سال 13 درصد از عمر پسر را در بر می گیرد. پس عجیب نیست اگر برای پسر این مدت سه یا چهار بار طولانی تر باشد. به همین صورت دو ساعت از زندگی یک کودک 4 ساله مساوی است با دوازده ساعت از زندگی مادر 24 ساله اش. اگر از کودک بخواهیم که برای گرفتن یک آب نبات دو ساعت صبر کند مثل اینکه از مادرش بخواهیم برای خوردن یک فنجان قهوه دوازده ساعت انتظار بکشد !!!


شوک آینده

آلوین تافلر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات

رسم ما



گروهی از دانشمندان ۵ میمون را در قفسی قرار دادند.


در وسط قفس یک نردبان و بالای نردبان دسته ای موز گذاشتند.


هر زمانی که میمونی بالای نردبان می‌رفت تا موزها را بردارد، دانشمندان بر روی سایر میمون‌ها آب سرد می‌پاشیدند.


پس از مدتی، هر وقت که میمونی بالای نردبان می‌رفت سایرین او را کتک می‌زدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسن عبیات